این راه بینهایت

ساخت وبلاگ
علیرضا مویدی فر- آتش تنور لیگهای فوتبال ایران کم‌کم روشن‌شده و چندی دیگر، بساط فوتبال باشگاهی در ایران، دوباره چیده می‌شود. تیم‌ها هم درگیر آماده‌سازی پیش فصل‌اند. در این میانه کار برای دو گروه دشوارتر است. گروه اول قهرمانان لیگهای مختلف‌اند که یا باید درراه تکرار قهرمانی بکوشند یا در سطحی بالاتر، از جایگاه فصل گذشته‌شان دفاع کنند. دسته دوم اما سقوط کردگانند. آن‌ها که تمام تلاششان را درراه بقا انجام دادند اما دست‌آخر نشد. و حال در پی بازپس‌گیری جایگاه ازدست‌رفته‌شان هستند. سپیدرود رشت یکی از اعضای گروه دوم است.
بعد از همه رخدادهایی که برای سپیدرود طی سه سال گذشته رخ داد (اتفاقاتی که به‌طور نرمال می‌شد در چندین فصل رخ بدهد)، سپیدرود از آخرین ضربات سقوط، درگذشته و به زندگی بازگشته است. اما نشانه‌های زندگی هنوز در این باشگاه پرطرفدار رشتی پیدا نیست. اشتباه نکنید، منظورم تیم سپیدرود نیست. تیمی که با هدایت علی نظرمحمدی، بد یا خوب، مهیای حضور در مسابقات می‌شود. منظور من باشگاه سپیدرود و شیوه اداره آن و دورنمایی است که این شیوه اداره نشان می‌دهد. دورنما که چه عرض کنم؟ انگار همه جوش و خروشی که در فصل گذشته، پیرامون شرایط عمومی باشگاه وجود داشت، با سقوط تیم و انتخاب یک شبه‌کفیل برای مالکیت باشگاه، به سکوت و خاموشی گراییده است. انگار نه انگار که تا همین دو ماه پیش، کشمکش هیات فوتبال و اداره کل ورزش و کیومرث بیات و علی کریمی و عده‌ای دیگر مدعی خرد و کلان، برقرار بود و هرکس به وقت «اختیار» فریاد اناالحق می‌زد و به وقت «مسوولیت» مدعی کی بود کی بود من نبودم، می‌شد.
سکوت این روزهای گردانندگان پیدا و پنهان سپیدرود، آزاردهنده‌تر است از آن قیل و قال و سوهانی که بر اعصاب هوادار کشیده می‌شد. کسی بالاخره فهمید مالک و مسئول رسمی تیم کیست؟ علی کریمی آیا هنوز ادعای مالکیت دارد یا یکی از طلبکارهاست؟ آخرین اسناد ثبت شده در اداره ثبت شرکتها، باشگاه را متعلق به چه کسی می‌داند؟ بدهی باشگاه واقعاً چقدر است؟ ضمانت حسن انجام کار مسوولان فعلی باشگاه چیست و نزد چه کسی سپرده شده؟ راهبرد باشگاه برای آینده چیست؟ بدهی‌های گذشته و پیش رو را از کدام منبع پرداخت خواهند کرد؟ و ده‌ها پرسش فنی و مدیریتی دیگر؟
تمام این پرسشها، دوسال با سپیدرود همراه بودند و اگر امسال هم جوابی نگیرند، منطقاً سرنوشتی بهتر از آنچه در دوسال گذشته بر باشگاه و تیم سپیدرود رفت، انتظارشان را نمی‌کشد. در بخش فنی، پرسشگران می‌توانند به نظرمحمدی رجوع کننی که البته پاسخ بیشتر پرسشها، از همین حالا قابل حدس زدن است. اما سخنگوی پاسخگوی باشگاه کیست؟ و از آن دردناک‌تر، کدام پرسشگر پیگیری، در این هفته‌های اخیر، به خود زحمت داده تا باشگاه سپیدرود را دق‌الباب کند و چیزی بپرسد؟ ولو حال و احوال مدیران جدید را؟
همه انگار در رخوت سقوط، به خواب رفته‌اند تا دوباره هیجان مسابقات از راه برسد و نک و ناله‌های چه کنم چه کنم، از باشگاه بلند شود و تازه به یاد بیاوریم که داریم گذشته نزدیک باشگاه را دوباره مرور می‌کنیم.
این چرخه بینهایت، راه به جایی نخواهد برد. زخم‌ها برقرارند و اراده‌ای بر بستن و تیمارشان نیست. یا اگر هست، شاید در پس پستوهای مصلحت اندیشی پنهان است. که اگر تدبیری شد و نتیجه‌ای حاصل آمد، قهرمانی تازه، بر دوش مردمان شهری بنشیند که روزی درباره یکی از ایشان گفته شد: «کاش این شهر مثل تو، مرد، بیشتر داشت». اگر هم هم نشد که دیوار حاشای من نبودم دستم بود، به درازای تاریخ، بلند است. ورزش3...
ما را در سایت ورزش3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان varzesh3 بازدید : 181 تاريخ : شنبه 12 مرداد 1398 ساعت: 13:28