فرشته بهروزینیک - اگر اقتصاد این روزهای ایران تصویر داشت، یک گودال عمیق بود پر از ارقام، نمودار، منحنی، نرخ تورم، ریال، ارز و کاغذهای پر از امضا که انگار قرار بوده به جایی برسند و گرهی باز کنند، اما اسیر دست باد گاهی خودشان را تا دهانه گودال میکشند، مدتی روی هوا معلق میمانند و در نهایت و آرام و بدون عجله به کناری میافتند تا گرد سالها رویشان بنشیند. جور دیگری هم میشود دید، مثلا اقتصاد ایران اگر قرار بود در یک واژه نوشته شود؛ «جمع
اضداد » خوب به قامتش مینشست. احتمالا پیشخودتان میگویید این چه روزنامهنگاری است کاغذ کیلویی 8 هزار تومان روزنامه را که مدیر مسئول با خون دل آن را تهیه میکند که در خدمت اطلاع رسانی باشد، سیاه میکند تا برای خواننده بگوید اقتصاد میتوانست چه شکلی بوده یا نامش چه باشد؟ چرا در این باره نمینویسد که برآورد بودجه نشان میدهد در سال 98 معیشتبرای مردم دشوارتر میشود، تورم بیداد میکند، دستمزد کارگران تنها کفاف 33 درصد از هزینههای زندگیشان را میدهد. عجب! چرا به جای خیالبافی، یک سری به کوچه پس کوچههای شهر نمیزند تا ببیند مردم در این هیاهوی بحران ارز برای تهیه پول تامین دارو چطور به این در و آن در میزنند ! نکند اگر مشکلات معیشتی حل نمیشود تقصیر این روزنامه نگار تخیلی است؟! اگر حدس من درباره شما خواننده عزیز درست است بدون هیچ دفاعی اصل ماجرا را میگویم و قضاوت را به عهده خودتان میگذارم.
مردم ایران طی ادوار گذشته مشکلات اقتصادی بسیاری را تجربه کردهاند. مشکلاتی که درصد بالایی از آن به طور مستقیم با معیشت بخشهای ضعیفتر جامعه درگیر شده است. همان قشری که به گواه آمارهای کارشناسی 33 درصدشان زیر خط فقر زندگی میکنند. هر بار نرخ ارز، به دلایلی که بررسی آن در این یادداشت نمیگنجند و مجال دیگری را میطلبد؛ بی منطق بالا میرود، نبض زندگی برای این مردم که در قالب 3 دهک دستهبندی شدهاند، کند تر میزند. این همه داستان نیست، عمق فاجعه زمانی نمایانتر میشود که سالهاست به دلیل عملکرد ناقص بانکها، یا بهتر بگویم تاجرهای ورشکستهای که تا چند سال پیش برخیشان دنبال ثبت شرکتهای سرمایهگذاری برای ورود به بازار مستغلات بودند؛ تولید به رکود رفته است، 60 درصد از واحدهای تولیدی تعطیل شدهاند و مابقی نیز با 50 درصد از ظرفیت خود کار میکنند، طنز تلخ ماجرا اینجاست که نام خیلیهاشان از «صنعتگر» به «بدهکار بانکی» تغییر کرده است! حالا در این بلبشو اگر آمار 20 تا 25 میلیون دلاری قاچاق کالا را به مشکلاتی که در بالا به آنها اشاره شد اضافه کنیم، فضای کلی حاکم بر اقتصاد به تصویر کشیده میشود.
هر بار که از آگاهان اقتصادی در خصوص راهکارهای برون رفت از هر کدام از این مشکلات پرسیدم با وجود اظهار نظرهای متفاوتشان اما در یک مورد اتفاق نظر داشتند؛ اینکه تا تولید جان نگیرد رشد اقتصادی مطلوب حاصل نمیشود، رشد که نباشد نمیتوان اشتغال پایدار ایجاد کرد و با بیکاری، اقتصاد به ثبات نمیرسد. اما به نظر میرسد مسئولان چشم و گوش خود را بر راهکارهای کارشناسی بستهاند. به تازگی خبری روی تارنمای وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار گرفت که واردات47 قلم کالا را آزاد کرده است. شاید در وهله اول اینطور به نظر برسد که مگر چه ایرادی دارد دولت برای تنظیم کالاهای مورد نیاز بازار، واردات انجام دهد؛ پرسش قابل تاملی است اما برای روشن شدن پاسخ آن لازم است دو نکته مهم در این باره یادآوری شود؛ اول آنکه به گواه اظهار نظر کارشناسان و مسئولان اقتصادی، بحران در بازار کالاهای اساسی زمانی آغاز شد که قیمت دلار از فروردین 97 به یک باره بالا رفت و رفته رفته با نوسانهای شدید نرخ این ارز ، اقتصاد با پدیدهای به نام «احتکار» مواجه شد.آخرین ابلاغیه وزارت صنعت، معدن و تجارت، تصدیق این اظهار نظر است. این وزارت خانه به تازگی اعلام کرده است با احتکار کالاهایی از جمله اقلام خوراکی،آهن، فولاد، سیمان و لوازم خانگی برخورد تعزیراتی خواهد کرد. نکته دوم و مهم دیگر آن است که با وجود اصرار مسئولان بر رونق تولید، اما برخی بخشنامهها ناخواسته ضد تولید عمل میکنند. مانند همین بخشنامهای که بر اساس آن وزارت صنعت ممنوعیت واردات کالاهایی از جمله، پوشاک، سنگ مس، چرم دوباره ساخته شده، پوستهای نرم بدلی، دستگاه تهویه مطبوع جدا از هم، باطری، قوه شاسی موتوردار برای سواری، مینیبوس اتوبوس و شیرخشک صنعتی را لغو کرده است. بیاختیار یاد اخباری افتادم که حکایت از آن داشت در دوران محمود احمدینژاد، پول مملکت برای واردات بیل، دسته بیل، کلنگ، تخم سبزی و کالاهایی از این قبیل هزینه شد اما نه معضل اشتغال حل شد و نه وعده خروج تولید از رکود مجالی برای تحقق پیدا کرد. من به عنوان یک روزنامه نگار مدتی است نمیدانم اتفاقها را چطور تحلیل کنم که حق مطلب ادا شده باشد. راستش را بخواهید بلد نیستم چطور جمع اضداد را تحلیل کنم... ورزش3...
ما را در سایت ورزش3 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان varzesh3 بازدید : 286 تاريخ : پنجشنبه 13 دی 1397 ساعت: 5:28