آریوبرزن تلکاچالی- سعدی که روانش شاد باد، در
گلستان, در باب سیرت پادشاهان حکایت شماره18 آورده است:«ملکزادهای گنج فراوان از پدر میراث یافت، دست کرم برگشاد و داد سخاوت بداد و نعمت بیدریغ بر سپاه و رعیت بریخت.
نیاساید مشام از طبله عود/ بر آتش نه که چون عنبر ببوید
بزرگی بایدت بخشندگی کن/ که دانه تا نیفشانی نروید
یکی از جلسای بیتدبیر نصیحتش آغاز کرد که ملوک پیشین مرین نعمت را به سعی اندوختهاند و برای مصلحتی نهاده، دست ازین حرکت کوتاه کن که واقعهها در پیش است و دشمنان از پس، نباید که وقت حاجت فرومانی.
اگر گنجی کنی بر عامیان بخش/ رسد هر کدخدایی را به رنجی
چرا نستانی از هر یک جوی سیم / که گرد آید ترا هر وقت گنجی
ملک روی از این سخن به هم آورد و مرو را زجر فرمود و گفت: مرا خداوند تعالی مالک این مملکت گردانیده است تا بخورم و ببخشم نه پاسبان که نگاه دارم.
قارون هلاک شد که چهل خانه گنج داشت/ نوشینروان نمرد که نام نکو گذاشت»
خوانش
اصطلاح حاتمبخشی را کسی نیست که نداند. معمولا این مثل یا اصطلاح برای کسانی به کار میرود که خود بی آنکه رنجی ببرند، داراییهایشان را به ثمنبخسی به دیگران میدهند که در این میان گاه به عیش و عشرت هم سرمایهها هدر میرود و گاه هم بدون مدیریت و درایتی هر اموالی که از گذشتگان رسیده باشد، حیف و میل میشود. اساسا حیف و میل کردن و اموال مردم و به تاراج دادن آن یکی از خصایل شاهان و سلاطین است. این شیوه زیست معمولا با نکوهشهای مداوم سعدی روبهرو میشود. البته حاتم واقعا بخشنده بود و اموال خود را به دیگران هبه میکرد، اما این مثل برای کسانی به کار میرود که از مال دیگران به راحتی میگذرند. حال در اینجا نیز یک نوع رفتار حاتمگونه دیده میشود که از سوی ملکزادهای که بر سر اموال پدرش رسیده است، سر میزند. شاید کسی با خواندن این حکایت این گونه تصور کند که این ملکزاده پس آدم خوبی است که همه داراییها را به دیگران میدهد و در کار نگهداشتن پاسبان و خدم و حشم نیست. در این حکایت ملکزاده اگرچه بخشندگی میکند و در شعر نیز بخشندگی کردن را از نشانههای بزرگی میداند و میگوید «بزرگی بایدت بخشندگی کن/ که دانه تا نیفشانی نروید». سعدی هم در سخنهای دیگرش نکویی کردن را ستوده است، چنانکه بیت معروف «تو نیکویی کن و در دجله انداز/که ایزد در بیابانت دهد باز» بر همین موضوع تاکید دارد. حال به نظر میرسد که در این حکایت علاوه بر ستودن نکویی، نوعی از رفتار شاهزادگان را زیر ذرهبین میبرد، به صورتی که میتوان این برداشت را از آن کرد که اموالی که در خزانه دولت است، براساس گفته آن فردی که به قول سعدی «یکی از جلسای بیتدبیر»، بر حفظ این اموال تاکید میکند. زیرا معتقد است که این اندوختهها براساس مصلحتی جمع شده و آن هم زمانی که دشمن به سرزمینات یورش برد، نیاز است که این اموال را داشته باشی. اما ملکزاده از این حرفش برآشفته میشود. گویا سعدی میخواهد به صورتی این نوع رفتارهای بریز و بپاش شاهان را هم تصویر کند تا درس عبرتی باشد برای سلاطین بعد یا دیگر. نام نیکو داشتن فقط به بریز و بپاش بودن نیست. اینکه سعدی در بیت آخر تاکید میکند، قارون با چهل خانه گنج مرد، ولی نوشینروان یا نوشیروان به دلیل داشتن نام نیکو هنوز زنده است، به رفتار آدمها و خصلت و خوی انسانی اشاره دارد که باعث پایایی و نامیرایی انسان میشود. ورزش3...
ما را در سایت ورزش3 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان varzesh3 بازدید : 231 تاريخ : دوشنبه 26 آذر 1397 ساعت: 5:02