آینده، امکان ها و آغازها

ساخت وبلاگ
محمدعلی نویدی ‪-‬ آینده ساحت و صحنه ی امکان, ها و آغازها,ست، آغاز هر امری و کاری و چیزی و رفتاری و اثری؛ اما، پرسش این است، بنیان و ریشه ی آغازها چیست؟ آیا آینده و امکان، بالذات می توانند آغازگری کنند و مبدا و مصدر شروع امور باشند؟ با تامل و دقت و ژرف اندیشی، می توان دریافت که، آغازیدن با عقل ورزیدن، امکان پذیر است، یعنی، آینده و امکان، بستر و ظرفیت ساز و توان اندیشیدن و آغازیدن هستند، زیرا، آغازیدن، گشودن و رستن و روییدن و پدیدارگشتن و رشد نمودن است، رشد و شکوفایی استعدادها و امور زندگی انسان، با خردورزی و اندیشیدن شدنی است؛ عقل تنها نیروی نافذ و اثرگذار و رهایی بخش و پرورش دهنده وجود و زندگی آدمی است، راه ها با فکرها و اندیشیدن ها، منفتح و مفتوح و باز می شوند، بنابراین، آغازیدن، رهایی یافتن و رشد کردن است، رشد در زندگی آدمی، با تفکر و اندیشیدن امکان پذیر می باشد، در مقابل رشد و رویش، بسته شدن راه ها و تعطیلی و توقف بالندگی هاست، اگر عقل تحرک نداشته باشد و اندیشیدن، ضعیف و ناتوان گردد، آغازیدن صورت نمی گیرد و ابتکار و اکتشاف و نوآوری محقق نمی شود، چون، انسان نیروی دیگری برای آغازکردن، در اختیار ندارد
آغاز”Beginning” در مقابل پایان و فرجام و انتها است، در معنای آغازکردن، بنا نهادن و تاسیس نمودن و ابتدا کردن مندرج می باشد؛ پس، زندگی عرصه و میدان آغازها و تاسیس ها و بناهاست، آینده،, امکان آغازیدن بشر در زندگانی است، آغاز برنامه زندگی، آغاز کتاب حیات اجتماعی، آغاز نو شدن ها و اصلاح کردن ها و بنیادگذاردن هاست؛ یعنی، آینده آغازگاه است، لیکن، درون مایه و جان مایه و مغز این آغازیدن، اندیشیدن است، اندیشیدن به آینده و امکان، تعین و تشخص می بخشد و آن ظرفیت ها را با زندگی ربط می دهد؛ براستی، چه چیزی جز عقل توان ربط دادن و مرتبط ساختن و ارتباط بخشیدن بین اجزاء مختلف زندگی انسان را دارد؟ عقل تفسیرگر و تعبیرگر و معنی بخش، عناصر گوناگون زندگانی است، چون، قدرت شناخت و تشخیص و تحلیل دارد
آینده، محل و مجال کوشش است، فراموش نکنیم، اندیشیدن بدون کوشیدن، عقل ورزی بدون عمل آوری، تفکر بدون اثربخشی، نقشی در زندگی ایفا نخواهند کرد، آگاهی عقلانی با کوشش خردمندانه، می تواند در زندگی و نیازمندی های انسانی موثر و مفید افتد؛ به عبارت دیگر، اگر کوشیدن با اندیشیدن قرین و توام باشد، آغازیدن صورت می گیرد و آغاز کردن با عقلانیت، پیوسته حاجت زندگی انسان است، زیرا، گره ها و مشکلات و مسایل، با آغازیدن ها و عقل ورزی ها، گشوده می شود و راه های بسته انفتاح می گردد، تلقی بستگی و پایان یافتگی و حتمیت و قطعیت در زندگی، همانا، تبعیت و پیروی کورکورانه از تقدیرگرایی و تقلیدگرایی محض است، آغازیدن مبتنی بر اندیشیدن، امکان گشودن و پرسش کردن و نقد نمودن و راه تازه پیدا کردن است، یعنی، تا عقل ورزی هست، امکان کشف راه ها و راه حل های تازه هست، پس زندگی در بن بست واقع نمی شود، اثر آینده چنین اثری است که امکان آغازیدن در اختیار انسان می گذارد
آغازها در زندگی انسان، انتها و پایان ندارد، هرگاه آغازها و آغازیدن ها پایان پذیرد، راه زندگی بسته می شود و جامعه دچار افول و تباهی می گردد، بنابراین، آغازها با دوران زندگی آدمی پیوند و پیوستگی دارد، مثلا، در جوانی نوع و گونه ی آغازیدن ها با دوره ی میانسالی و پختگی سنی و پیری متفاوت می باشد، مثل، آغاز به درس خواندن و رشته انتخاب کردن و ورزش نمودن و کار و پیشه یافتن و ازدواج کردن و نظایر اینها، اگر جوان از تجربه پیران بهره بگیرد و از خرد خود استفاده کند و از اثرهای فرهنگی و نافع جامعه و جهان منتفع گردد، می تواند آغازهای مناسب و مفید داشته باشد، حال پرسش این است، اکثر مواقع و بنا بر اقتضای جوانی و حالت احساسی و هیجانی و نا بالغی عقلانی، انتخاب ها و آغازهای خردمندانه صورت نمی گیرد، پس چه باید کرد؟
آینده و امکان، جبران و تلافی چنین خطاها و اشتباهات را در اختیار انسان قرار می دهد، اما، اگر آینده بیاید و بگذرد و تبدیل به گذشته شود و آدمی غفلت کند، دیگر امکان آغازیدن، پایان می پذیرد و حسرت می آفریند، فلذا، لازم و ضروری است، عقل ها پرورده و پخته گردد تا آدمی قدر و قیمت و ارزش امکان ها و آغازها را بداند؛ فرد و جامعه و ملتی که اندیشیدن بیاموزد و تمرین کند و بجد بکوشد، عاقبت راه رشد و ترقی می گشود و پیش می رود؛ عکس این واقعیت نیز درست است
بنابراین، آینده، امکان جبران عقب ماندگی ها و توسعه نیافتگی ها و گرفتاری ها و رنج ها و آلام بشری است، بشرط تفکر و خردورزی و تلاش عاقلانه و ساختن زندگی ها با خصایص انسانی؛ آینده، امکان جایگزین کردن شایستگی ها و نیکی ها بجای خطاها و ناشایست هاست، جبران مافات برای انسان و زندگی آدمی، با آینده اندیشی و امکان فهمی و آغازهای عقلانی و اثربخش، محقق شدنی است
درد و رنج بشر و جوامع انسانی، اغلب ریشه در غفلت و فراموشی و جهل و حماقت و نادانی در مواجهه با امور زندگانی دارد، تاریخ و واقعیت حیات بشری، گواه این مطلب است، آغازیدن به اندیشه ورزی و آگاهی یافتن، در واقع، تنبه پیدا کردن و بیدارشدن است، آوار مشکلات و گرفتاری ها بر سر انسان خفته می بارد، آینده مجال فریاد بیداری است، آینده دعوت به رهایی و نجات بشر گرفتار دیروز و امروز است، بدین سان، آینده اندیشی در زندگی حایز اهمیت و حیاتی است، چگونه از وضعیت زندگی خود آگاه شویم؟ آینده امکان اندیشیدن و دوباره آغازکردن و حتی بازاندیشی و بازخوانی و بازکاری و عملی کتاب زندگی را به انسان یادآوری می کند، زمان و آینده، کالبد و شکل و قالب زیست انسانی را تمهید می کند و عقل و اندیشه ورزی و کوشش آگاهانه و اثربخش، محتوا و درون مایه و جان این کالبد هستند
فضیلت زندگی انسان، در آغازهای نیک و خیر نهفته است، چون، با آغازهای نو و نیک زندگی جان تازه می گیرد و بسمت حق و درستی و راستی راه می گشاید و پیش می رود، آغازها و آغازیدن های عقلانی در آینده، در اصل، اصول و بنیاد زندگی ها را وضع می کنند، مسایل و مباحث زندگی بر اساس این مبادی و آغازها، مبتنی می گردند، یعنی، آغازها، ایجادها و موجودیت ها در زندگی هستند، همین ایجادها، مصدر و مبدا و منشا رفتارها و کردارهای مقبول و معقول می شوند و ارزش ها و عمل های اثرمند و اصیل حاصل می کنند، زندگی با فضیلت زندگی در قلمرو و ساحت حق و هنر، عشق، ادبیات، دانش و علم و تکنولوژی و معرفت انسانی است؛ این مقولات متعالی و معنوی بدون عقل و فهم بی جان هستند، آینده، امکان های بی بدلیل و آغازهای بی نظیر در اختیار زندگی انسانی می گذارد، بشرط خردمندی و خردورزی و تفکراثربخش. ورزش3...
ما را در سایت ورزش3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان varzesh3 بازدید : 188 تاريخ : سه شنبه 20 آذر 1397 ساعت: 17:34