پرحاشیه اما موفق

ساخت وبلاگ
محمدعلی مقدسی
«تا آن هنگام که جامعه اسیر قوانین و رسوم عذاب آور باشد، و در عین تمدن برای خود دوزخ هایی بیافریند، و تقدیر خدایی را با شوم اندیشی انسانی بیامیزد؛
تا آن هنگام که گرفتاری های سه گانه آدمی: تیره روزی مرد در اثر رنج، گمراهی زن در اثر فقر، و رنجوری کودک در اثر جهل از میان برداشته نشود؛ و تا آن هنگام که در بعضی از نقاط عالم، اختناق اجتماعی حاکم باشد؛ و به عبارت ساده تر و رساتر، تا آن هنگام که جهل و فقر در جهان ریشه کن نشوند، کتاب هایی از این دست سودمند خواهند بود.
ویکتور هوگو-هوتویل هوس-اول ژانویه 1862»
ویکتور هوگو برای تهیه این متن بسیار کوتاه، متن های متفاوتی نوشت و سرانجام این متن را از بقیه محکم تر و مستدل تر دید و آن را پسندید، و در صدر رمان «بینوایان» جای داد.
تئاتر موزیکال بینوایان بر مبنای رمان مشهور بینوایان (به فرانسوی: Les Misérables) با تمام حواشی بالاخره روی صحنه رفت و با استقبال کم نظیر دوستداران تئاتر در «رویال هال» هتل «اسپیناس پالاس» تهران مواجه شد؛ سالنی فراتر از تمام سالن‌های حال حاضر ایران و در سطح به‌روزترین سالن‌های روز جهان؛ که شایسته این صحنه آرایی عظیم بود. در بدو ورود با توجه به مسیرهای منتهی به هتل، ترافیک سنگینی حاکم بود که این مسئله با توجه به ظرفیت 2500 نفره سالن طبیعی به نظر می رسید و اکثراً نیز پیش بینی این موضوع را داشتند و کمی زودتر آمده بودند. هرچند ترافیک در ابتدا ناخوشایند بود ولی مسیرهای متنوع منتهی به سالن رویال هال هتل اسپیناس پالاس، این مسئله را تا حدودی جبران کرد. نظم مناسبی در ورود حاکم و صندلی ها به راحتی قابل دسترس بود.
دکور بسیار عظیم و استفاده از تجهیزات بصری مناسب (LED Wall) همه چیز را برای یک آغاز طوفانی مهیج‌تر کرده بود. ارکستر سمفونیک زنده نیز در بخش بالکن صحنه، دل هر دوستدار موسیقی را می برد. گروه ارکستر تحت رهبری بردیا کیارس و همراهى بیش از 1٠٠ نوازنده و خواننده کُر در طول نمایش عملکرد مناسبی را از خود به نمایش گذاشت که در بردارنده نوعی بلوغ در همراهی موسیقی با تئاتر یا اصطلاحاً تئاتر موزیکال بود. میزانسن بسیار عالی در جای جای تئاتر به چشم می خورد و هر علاقمند تئاتری را مجذوب می کرد. نکته جالب توجه در دکور صحنه، امکان ورود بازیگران از بیش از چند نقطه روی صحنه بود که هر لحظه توجه شما را به یک سو جلب می کرد. طراحی لباس بسیار مناسب در تمام بازیگران و بخش های نمایشنامه، نمایانگر تحقیق گسترده گروه طراحی لباس در حال و هوای فرانسه قرن هجدهم میلادی بود.
جلوه های بصری در بخش های مناسب به کمک بازیگران صحنه می شتافت و جلوه ی تئاتر را دو چندان می کرد. اگر از نحوه بیان مبتدی مونولوگ های برخی بازیگران همچون پریناز ایزدیار بگذریم، در کل سایر بازیگران توانستند مونولوگ های خود را با توجه به سخت بودن سبک اجرا (با توجه به آوازی بودن متون) به نحو مناسب بیان کنند. بخش های تئاتر بسیار متاثر از فضای فیلم موزیکال بینوایان با کارگردانی «تام هوپر» و بازی درخشان «هیو جکمن»، «راسل کرو» و «آن هتوی» بود که این موضوع در بازی پارسا پیروزفر بیشتر خودنمایی می کرد. برگردان اشعار به زبان فارسی ضعیف بود و البته با توجه به محدودیت های موجود در این برگردان ها تا حدودی قابل پذیرش جلوه می‌کرد. تئاتر، آغازی مناسب در بخش «فانتین» داشت و در بخش «کوزت» با اضافه نمودن دستمایه طنز به نمایش، پرده ای متفاوت تر از بخش اول به نمایش گذاشت. در بخش «ماریوس» به معرفی این جوان عاشق و انقلابی پرداخت و اما نقطه قوت تئاتر در بخش «ترانه کوچه پلومه و حماسه کوچه سن دنی» بود که در صحنه کشته شدن «گاوروش» در راه انقلاب فرانسه به اوج خود رسید.
اما نمایش در بخش آخر «ژان وال ژان» بسیار خلاصه تر از نمونه خارجی پیش رفت و با توجه به حجم زمان صرف شده تا آغاز این بخش نیز این امر تا حدودی طبیعی بود. در پایان نیز صحنه خداحافظی بازیگران با تماشاچیان به صورت بسیار با شکوه برگزار شد؛ که موضوع این نیز در نوع خود جالب توجه بود. به طور کلی این تئاتر علیرغم تمام حاشیه های پیش از آغاز اجراها، نسبت به ستارگان بیشمار حاضر در آن، محل برگزاری و هزینه هنگفت ساخت دکور، توانسته نظر بسیاری از تئاتر دوستان را به خود جلب کند و تا حدود زیادی نیز در این کار موفق, بوده است. ورزش3...
ما را در سایت ورزش3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان varzesh3 بازدید : 208 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 8:57